1- بزرگ و بزرگ تر که می شوی (حداقل به گفته ی تقویم ها) قصه دلتنگی ات پیوند می خورد به گذشته ها و شاید هم گذشته ات وصله می شود به دلتنگی هایت....
و قصه ی دل تنگی و گذشته ات تلنگری می شود تا به یا بیاوری برخی از زمان ها و مکان ها را و به یاد برخی بیافتی...
2-..... و من این روز ها...به یاد سالن تشریح می افتم و همکلاسی های سابق
یاد راهروهای تاریک و ساکت طبقه 2 دانشکده می افتم و همقطاران سابق
یاد بیمارستان و همبخشی ها ی سابق
یاد آخرین سفر زمان دانشجویی مان و همسفران سابق
یاد گُردانِ ب؛ گروهان یکم و همخدمتی های سابق
یاد درمانگاهِ ش و همکاران سابق
اینهمه همکلاسی و همقطار و هم... پس این همراه اول و دوم و چندم و چندم به چه درد می خورد اگر نتواند یاد و خاطره شان را تازه کند؟
پ.ن: عنوان پُست وام گرفته از شعر قیصر امین پور است که در ادامه مطلب آمده...
ادامه مطلب ...