1- دست و پا زدن در باورهای غلط و خرافه ها یعنی درجا زدن و عقبگرد؛ یعنی سقوط ؛ یعنی خودزنیِ غیر محسوس؛ یعنی....
2- جایی که باورهای غلط ، رایج می شوند و وارد عرف و روزمره می گردند ، سازِ مخالف زدن (و البته به حق) را نمی دانم به چه معنی است ولی یا انگ وطن فروشی به او می زنند، یا عقده ی خودشیفتگی و توجه طلبی به او نسبت می دهند ، یا دیوانه می پندارندش و سریع نسخه اش را می پیچند و یا ....
3- میانه ی "دست و پا زدن در باور های غلط" و "ساز مخالف زدن" چیست را نمی دانم ولی یحتمل میل درونی به سویی است که هر کس خود داند و ما ادری...
پ.ن: از این شاخه به آن شاخه پریدن در گفتار را در علم پزشکی پرش افکار نامند ؛ از این شاخه به آن شاخه پریدن در عالم وبلاگ نویسی را نمی دانم به چه معنی است....